دریافت
حجم: 235 کیلوبایت
دریافت
مدت زمان: 41 ثانیه
آیه: إِنَّ هَذَا الْقُرْآنَ یَهْدِی لِلَّتِی هِیَ أَقْوَمُ وَیُبَشِّرُ الْمُؤْمِنِینَ الَّذِینَ یَعْمَلُونَ الصَّالِحَاتِ أَنَّ لَهُمْ أَجْرًا کَبِیرًا ﴿۹﴾
ترجمه: قطعا این قرآن به استوارترین راه ، هدایت می کند و به مومنانی که کارهای
شایسته انجام می دهند ، بشارت می دهد که برایشان پاداش بزرگی است.
لیزرها تفاوت بسیاری با نور معمولی دارند. برای درک بهتر این تفاوت، فقط امواج آبی که در وان حمام تشکیل میشوند با امواج بزرگ دریا مقایسه کنید. اگر دقت کرده باشید، میتوانید با حرکت دست خود به سمت جلو و عقب، امواج نسبتا بزرگی در وان حمام تشکیل بدهید که هرچه این کار را بیشتر ادامه بدهید، امواج بزرگتر و قویتر میشوند. اگر میتوانستید شبیه این کار را در یک اقیانوس انجام دهید، مسلما بعد از چند میلیون بار تکرار، امواج بسیار بزرگ و پرقدرتی توسط دست شما تشکیل میشوند. یک لیزر، کاری مشابه همین را با امواج نور انجام میدهد. فرایند تقویت نور در یک لیزر، با نور بسیار ضعیف شروع میشود و آنقدر انرژی به موج نور اضافه میشود تا در نهایت یک موج نور متمرکز و قوی داشته باشیم.
این سه ویژگی، باعث میشود که لیزرها از دیگر نور ها متمایز شوند.
۱. فضایی که از اتمهای یک ماده پر شده باشد: این ماده میتواند گاز، مایع یا جامد باشد و به نام ماده فعال لیزر شناخته میشود. بسته به حالت ماده فعال میتوانیم لیزرهای گازی یا لیزرهای جامد داشته باشیم. ویژگی مهم ماده فعال، قابلیت برانگیخته شدن آن است.
۲. سیستمی لازم داریم که با آن بتوانیم مادهی محیط فعال را برانگیخته کنیم. منظور از برانگیخته کردن این است که با انرژی دادن به الکترونهای اتمها، آنها را از حالت پایهی انرژی یعنی کمترین انرژی به حالت برانگیخته منتقل کنیم.
برای ایجاد یک لیزر قرمز معمولی، میتوان از یاقوت بهعنوان مادهی فعال لیزر استفاده کرد. در تصویر پایین، مادهی فعال با رنگ قرمز نشان داده شده است. سیمهای زیگزاگ زردرنگ به دور آن پیچیده شده است و جربان آن مانند لامپهای فلش، دائما قطع و وصل میشود.
چگونه یک هستهی کریستال و محفظهی سیمی لیزر را میسازند؟
۱. یک منبع ولتاژ قوی، جریان برق را دائما قطع و مجددا وصل میکند.
۲. هر بار که جریان وصل میشود، انرژی زیادی به کریستال یاقوت منتقل میشود. این انرژی بهصورت فوتون به ماده فعال منتقل میشود.
۳. اتمهای کریستال یاقوت که در شکل بالا با دایرههای سبزرنگ نشان داده شدهاند، انرژی پمپشده را جذب میکنند. در این هنگام، الکترونهای ظرفیت این اتمها به حالت انرژی بالاتر منتقل میشوند. پس از گذشت چند میلیثانیه، الکترونها به حالت انرژی اولیهی خود یا در اصطلاح به حالت پایهی خود بازمیگردند و یک فوتون نور گسیل میکنند که در شکل با دایرههای آبی نشان داده شده است. به این فرایند، مرحلهی گسیل خودبهخودی گفته میشود.
۴. فوتونهای گسیلشده از الکترونها، در مادهی فعال با سرعت نورحرکت رفت و برگشت انجام میدهند.
۵. گاهی اتفاق میافتد که یکی از فوتونها به یکی از الکترونهای برانگیخته برخورد میکند و باعث میشود که الکترون به حالت پایهی خود بازگردد. در این صورت، پس از این فرایند، علاوه بر اینکه فوتون اولیه هنوز هم موجود است، فوتون دیگری نیز گسیل میشود که در اصطلاح به این فرایند گسیل القایی گفته میشود. اکنون، یک فوتون نور باعث تولید فوتون نوری دیگری شده است؛ یعنی نور تقویت شده (Light Amplification) که فرایند گسیل القایی (StimulatedEmission of Radiation) باعث آن شده است. در اینجا اگر حروف پررنگ را به هم بچسبانیم، کلمهی LASER ساخته خواهد شد. در واقع نام لیزر دقیقا از نحوهی کار آن گرفته شده است.
۶. در ابتدا و انتهای محیط لیزر، آینههایی قرار دارند که فوتونهای تولیدشده را دائما بازتاب میکنند. بنابراین فوتونها بهصورت پیوسته در محیط لیزر در رفت و آمد هستند.
۷. یکی از آینههای بهکاررفته در محیط لیزر، قسمتی از فوتونها را بازتاب میکند و اجازه میدهد که بخشی از فوتونها از محیط لیزر بیرون بروند.
۸. فوتونهای بیرونآمده از محیط لیزر، همان پرتوهای لیزری پرانرژی هستند که اکنون میتوانند مورد استفاده قرار بگیرند.
بیایید با حرف R لیزر یعنی تابش آغاز کنیم. تابشهای لیزری هیچ ارتباطی به تابشهای هستهای و رادیواکتیو ندارند. لیزرها، تابشهای معمولی مانند تابشهای رادیویی، اشعهی X، مادون قرمز و فرابنفش تولید میکنند. با اینکه این تابشها هم توسط اتمها تولید میشوند، فرایند آن کاملا متفاوت است و با جابهجا شدن دائمی الکترونها در یک ماده ایجاد میشود. الکترونها همیشه در پایینترین انرژی یعنی اولین پلهی نردبان نشستهاند و منتظر هستند تا از بیرون، انرژی دریافت کنند. اگر انرژی لازم برای رفتن به پلهی بعدی را دریافت کنند، بی درنگ به پلهی بعدی، یعنی تراز برانگیخته خواهند رفت. اما بودن در این تراز یا پله چندان طول نمیکشد؛ چرا که الکترونها علاقهی بیشتری به بودن در حالت پایهی خود دارند. برای بازگشتن به حالت پایه، انرژی گرفتهشده باید پس داده شود که الکترون این انرژی را با تابش یک فوتون از دست میدهد. به این فرایند، گسیل خودبهخودی الکترون گفته میشود؛ چرا که اتم به خودی خود تابش میکند.
از لامپهای معمولی تا شمعها، همه با سازوکار گسیل خودبهخودی نور تابش میکنند
معمولا یک دسته از اتمها، تعداد الکترونهای بیشتری در حالت پایه نسبت به حالت برانگیخته دارند که به همین دلیل مواد مختلف معمولا بهصورت خودبهخودی تابش نمیکنند. اما اگر با استفاده از روشهای خاص پمپ انرژی به آنها انرژی بدهیم و الکترونها را برانگیخته کنیم چطور؟ در این صورت، جمعیت تراز برانگیخته از جمعیت تراز پایه بیشتر میشود، بنابراین الکترونهای زیادی آمادهی تابش کردن هستند. به این وضعیت، وارونی جمعیت گفته میشود؛ چرا که اتمها نسبت به حالت معمول خود دچار وارونگی در جمعیت ترازها شدهاند. اکنون فرض کنید بتوانیم در حدی به انرژی دادن ادامه بدهیم که جمعیت برانگیخته نتوانند سریعا به تراز پایه برگردند و برای مدت نسبتا طولانی در تراز برانگیخته بمانند.
در این صورت بهاصطلاح یک تراز متا استیبل درست کردهایم. در این هنگام اگر فوتونی با انرژی دقیقا برابر با انرژی بین دو تراز پایه و برانگیخته را به محیط ماده فعال لیزر بتابانیم، این فوتون با برخورد به یکی از الکترونهای برانگیخته، آن را به حالت پایه برمیگرداند. این در حالی است که در پایان، فوتون تابششده هنوز باقی است و الکترون بازگشته نیز فوتونی با همان انرژی فوتون قبلی تابش میکند. به این فرایند، گسیل القایی گفته میشود. هر کدام از دو فوتون تولیدشده میتواند الکترونهای برانگیختهی دیگری را به حالت پایه برگرداند. در اصطلاح نور را تقویت میکنیم یعنی یک فوتون به سمت ماده فعال تابش کردیم و دو فوتون دریافت کردیم. در پایان، انبوهی از فوتونها با فرکانس یکسان تولید میشود که باریکهی پرانرژی تک فرکانس و همدوس لیزری را تشکیل میدهد.
پاسخ سؤالات بالا به مفهوم انرژی برمیگردد. انرژی از بستههای کوچکی به نام کوانتوم تشکیل شده است. این بستههای انرژی بیشتر شبیه به پول هستند. برای مثال، پولی که شما در جیبتان دارید، مضرب صحیحی از واحد پول شما است که میتواند دلار، ریال، سنت یا هر واحدپول دیگری باشد. شما نمیتوانید یک دهم سنت یا یک بیستم ریال پول داشته باشید. شبیه به این موضوع را برای انرژی در داخل اتمها هم داریم.
دقیقا شبیه به پلههای یک نردبان، حالتهای انرژی هم مقادیر مشخص و ثابتی دارند که بین آنها فاصله وجود دارد. شما فقط میتوانید پای خود را روی هر کدام از پلههای نردبان بگذارید و بین پلهها نمیتوانید. الکترونها در یک اتم همین شرایط را دارند و فقط میتوانند حالتهای انرژی مجاز را اشغال کنند و نمیتوانند انرژی بین دو حالت را داشته باشند. برای بردن الکترون از یک حالت انرژی به حالت بالاتر آن، باید یک کوانتوم انرژی برابر با اختلاف انرژی دو حالت را به الکترون داد تا بتواند به حالت بالاتر برود. در غیر این صورت اگر انرژی دادهشده به الکترون کمتر یا حتی بیشتر از اختلاف انرژی بین دو حالت باشد، الکترون سر جای خود باقی میماند. زمانی که الکترونها از حالت برانگیخته به حالت انرژی قبلی خود باز گردند، فوتونی با انرژی دقیقا برابر با اختلاف انرژی دو تراز گسیل میکنند و این انرژی ثابت و دقیق باعث میشود که لیزر در یک فرکانس خاص کار کند و بنابر این یک رنگ خاص که متناظر با فرکانس نور گسیلی است، قابل مشاهده است. فرایند گسیل القایی در یک لیزر باعث ایجاد انبوهی از فوتونهای همفرکانس، همفاز یا در اصطلاح همدوس و پرانرژی میشود که میتوان از آنها بهرهی فراوان برد.
یگ بنگ: گرانش یا جاذبه نیرویی است که دو جسم را به سوی یکدیگر میکشد، نیرویی که سبب سقوط سیب به سمت زمین و حرکت سیارات به دور خورشید می شود. هر چه جرم یک جسم بیشتر باشد، کشش گرانشی نیرومندتری را اعمال میکند.
گرانش یکی از چهار نیروی بنیادین، همراه با نیروهای الکترومغناطیسی، نیروی هسته ای قوی و نیروی هسته ای ضعیف است. گرانش نیرویی است که سبب می شود اشیاء دارای وزن باشند. هنگامی که شما خودتان را وزن میکنید، ترازو به شما مقدار گرانشی که زمین بر روی بدن شما اعمال میکند را میدهد. فرمول محاسبه وزن عبارت است از: حاصلضرب جرم در گرانش (W=m*g). بر روی زمین، شتاب گرانش یک مقدار ثابت و برابر با ۹٫۸ متر بر مجذور ثانیه است.
از دیدگاه تاریخی، فیلسوف هایی مانند ارسطو تصور میکردند که اجسام سنگین تر با سرعت بیشتری به سمت زمین حرکت میکنند. ولی آزمایشهای بعدی نشان داد که این طور نیست! علت سقوط دیرتر پَر نسبت به توپ بولینگ، مقاومت هوا است که در جهت مخالف شتاب گرانش عمل میکند. آیزاک نیوتن نظریه گرانش خود را در دهه ۱۶۸۰ توسعه داد. او متوجه شد که گرانش در تمام مواد عمل میکند و تابعی از جرم و فاصله آنهاست. نیرویی که هر جسمی را به سوی جسم دیگر میکشد با جرم آن دو رابطه مستقیم و با مجذور فاصله بین آنها نسبت معکوس دارد. معادله گرانش نیوتن به صورت زیر بیان میشود:
Fg = G (m1 ∙ m2) / r²
Fg: نیروی گرانشی است
m1 و m2: جرم دو جسم
r: فاصله بین دو جسم
G: ثابت گرانش جهانی
معادلات نیوتن، به خوبی رفتار سیارات را در سیستمهای خورشیدی پیش بینی میکنند.
نیوتن نظریه خود را درباره ی گرانش در سال ۱۶۸۷ منتشر کرد؛ این نظریه تا سال ۱۹۱۵ -که اینشتین نظریه معروف نسبیت عام خود را منتشر کرد- بهترین توضیح حاکم بود. در نظریه اینشتین گرانش نیرو نیست، بلکه، نتیجه منطقی این واقعیت است که ماده باعث پیچ و تاب خوردن فضا-زمان میشود. یکی از پیش بینی های نظریه نسبیت عام این است که نور در اطراف اجسام بسیار بزرگ –مانند سیاهچاله ها و کهکشانها- خم میشود.
حقایق سرگرم کننده
• گرانش در ماه قمر زمین حدود ۱۶ درصد و در مریخ حدود ۳۸ درصد گرانش ِ زمین است، در حالی که مشتری، بزرگترین سیاره منظومه شمسی، دارای گرانشی ۲٫۵ برابر گرانش زمین است.
• هر چند هیچکس گرانش را “کشف نکرد”، داستانی در این مورد است که گالیله، ستاره شناس معروف نخستین آزمایشات مربوط با گرانش را با انداختن توپ هایی از بالای برج پیزا انجام داد تا چگونگی سرعت سقوط آنها را مشاهده کند.
• آیزاک نیوتن فقط ۲۳ سال داشت زمانی که متوجه یک سیب در حال سقوط در باغ خود شد و شروع به کشف رمز و راز گرانش کرد (این موضوع که سیب بر روی سر او سقوط کرد احتمالا افسانه ای بیش نیست).
• یکی از آزمایشات اولیه نظریه نسبیت اینشتین درباره خم شدن نور ستارگان در نزدیکی خورشید، در خورشیدگرفتگی ۲۹ می سال ۱۹۱۹ انجام شد.
• سیاهچاله ها، ستاره های عظیم فروپاشیده با گرانش قوی هستند که حتی نور هم نمیتواند از آنها بگریزد.
• نظریه نسبیت عام که برای اجرام بزرگ مقیاس کاربرد دارد با مکانیک کوانتوم- قوانین عجیب و غریب حاکم بر رفتار ذرات بسیار کوچکی همانند فوتونها و الکترونها که کیهان را میسازند- در تضاد است.
منبع: Livescience.com
دریافت
مدت زمان: 8 دقیقه 26 ثانیه
وقتی که برای سومین بار از اول شروع می کند به نظر من خیلی زیباست.یعنی 2دقیقه و 25 ثانیه بعد از شروع.
دریافت
مدت زمان: 57 ثانیه
سرطان یعنی چه؟
به رشد بیش حد سلول ها سرطان می گویند.
وقتی سلول ها بیش از حد رشد می کنند در یک یا چند نقطه از بدنی توده ای از سلول ها تشکیل میدهند.این سلول ها برای رشد خود به گلوکز نیاز دارند.
گولکز:
همانطور که در تصویر بالا دید گولکز حاوی اتم های کربن هست.
پزشکان برای تشخیص سرطان مقداری گولکز حاوی اتم کربن پرتوزا را به بدن انسان طزریق می کنند .
گلوکز در جایی که توده سرطانی وجود دارد تجمع کرده (زیرا در آن منطقه سلول های بیشتری وجود دارد و آنها به گولکز بیشتری نیاز دارند تا رشد کنند) و دانشمندان با استفاده از آشکار ساز پرتوزا آن منطقه را پیدا می کنند.