بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ

آخرین نظرات

۱۵۳ مطلب با موضوع «شگفتی های علمی قرآن وحدیث» ثبت شده است

پیاده روی به قصد خرید کردن از بازار

پژوهشی جدید نشان داده است که پیاده روی به قصد خرید کردن از بازار،فواید سلامت بخشی....



پژوهشی جدید نشان داده است که پیاده روی به قصد خرید کردن از بازار،فواید سلامت بخشی دارد، نظر به اینکه این بررسی برروی تعدادی از افرادانجام شده  و نتیجه این بوده است که کسی که جز به ندرت به بازار نمی رود از نظر سلامت روحی و جسمی، درسطح پایین تری قرار دارد، پس خرید کردن و پیاده روی و ارتباطو تعامل بامردم، وضعیت روحی بهتری به انسان می دهد. خداوند متعال میفرماید:

 (وَقَالُوا مَالِ هَذَا الرَّسُولِ یَأْکُلُ الطَّعَامَ وَیَمْشِی فِی الْأَسْوَاقِ) [الفرقان: 7].)

(گفتند: این چه پیامبری است که غذا می خورد و در بازارها راه می رود)

نبی اکرم (ص)خواسته است به ما بگوید که راه رفتن دربازارها امری کاملا طبیعی است وایشان به آن می پرداخت و عیبی ندارد، حتی سودمند هم هست. اینپژوهش فواید پیاده روی دربازارها و تاثیر آن بر وضعیت روحی را به اثبات رسانده است...چیزی برای گفتن نداریم جز اینکهبگوییم سبحان الله.

---------------------

به قلم: عبد الدائم الکحیل

www.kaheel7.com/fa
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ شهریور ۹۶ ، ۱۳:۴۷
111 111

خودکشی و ایمان

دانشمندان می گویند که در چین، اولین دلیل مرگ افراد بین 20 تا 35 ساله  خود کشی است و نیز سالیانه ، تقریبا ربع ملیوننفر به خودکشی روی می آورند....


دانشمندان می گویند که در چین، اولین دلیل مرگ افراد بین 20 تا 35 ساله  خود کشی است و نیز سالیانه ، تقریبا ربع ملیوننفر به خودکشی روی می آورند. دانشمندان معتقدند که دلیل اصلی خودکشی، نداشتن امید به چیزی و افسردگی است... سبحان الله. قرآن در این سخنش درمانی برای این پدیده به ما داده است:(وَلَا تَقْتُلُوا أَنْفُسَکُمْ إِنَّ اللَّهَ کَانَ بِکُمْ رَحِیمًا) [النساء: 29].

(خود را نکشید، همانا خداوند نسبت به شما مهربان است.)

به همین سبب همهء کارشناسان می گویند که عموما، کمترین نسبت خودکشی در کشورهای اسلامی است. خداوند را برای نعمت اسلامسپاسگزاریم.

---------------------

به قلم: عبد الدائم الکحیل

www.kaheel7.com/fa

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ شهریور ۹۶ ، ۱۳:۴۶
111 111

صبر و شکر (3)

یک تحقیق جدید آمریکایی اعلام کرده که تعداد کسانی که در ایالات متحدهء آمریکا، به نسبت های مختلف به بیماری افسردگی دچارند، بیش از 27 ملیون نفر است....



 یک تحقیق جدید آمریکایی اعلام کرده که تعداد کسانی که در ایالات متحدهء آمریکا، به نسبت های مختلف به بیماری افسردگی دچارند، بیش از 27 ملیون نفر است. اولین توصیهء پزشکی که متخصصان ارائه می دهند این است که خویشتن دار و بسیار صبور باشند... سبحان الله. خداوند می فرماید:(إِنَّمَا یُوَفَّى الصَّابِرُونَ أَجْرَهُمْ بِغَیْرِ حِسَابٍ) [الزمر: 10].

(فقط شکیبایان پاداششان را کامل و بدون حساب دریافت خواهند کرد.)

پس هر گاه که احساس آزردگی و یا عصبانیت از دیگران کردی و یا نتوانستی تحملشان کنی... این آیهء شریفه را به یاد آور، زیرا تو را در صبر و بردباری یاری می رساند، مخصوصا وقتی بدانی که تو را بدون حساب وارد بهشت خواهد کرد.

---------------------

به قلم: عبد الدائم الکحیل

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ شهریور ۹۶ ، ۱۳:۴۴
111 111

رازهای مستجاب شدن دعا

همانا خدا ازتو به تو نزدیکتر است و هنگامی که او را می‌خوانی او شنواست و دعای تو را اجابت می‌کند به شرط اینکه از روی پاکی نیت باشد که پاک بودن نیت یکی از مهمترین عوامل اجابت دعا می‌باشد.....


1 -    باریتعالی می‌فرماید:

و چون بندگان من از دوری ونزدیکی من پرسند بدانند که من به آنها نزدیک خواهم بود و هر که مرا خواند دعای او اجابت کنم. پس بایست دعوت مرا بپذیرند و به من بگروند باشد تا به سعادت راه یابند. سوره بقره – آیه 186

همانا خدا ازتو به تو نزدیکتر است و هنگامی که او را می‌خوانی او شنواست و دعای تو را اجابت می‌کند به شرط اینکه از روی پاکی نیت باشد که پاک بودن نیت یکی از مهمترین عوامل اجابت دعا می‌باشد.

حالا چگونه متوجه می‌شوید که دعایتان از روی پاکی نیت است؟

ابتدا ازخود بپرس که از این دعا چه چیز را می‌خواهی؟ اگر جواب رضای خداوند بود پس خدا دعایت را اجابت خواهد کرد و اگر هدف از دعا ضرر رساندن به مردم یا طمع و یا دوستی دنیا بود همانا خداوند باز هم دعایت را اجابت می کند ولی از آخرت نصیبی برایت نمی‌ماند. پس در دعای خود پاک نیت و خالص باش که خداوند خیلی سریع آن را اجابت می‌کند.

2- هر پیامبر در قرآن دعایی مخصوص به خود دارد: و اگر بهترین دعاها را خواسته باشی همان دعای پیامبران است. اگر از تنگدستی و غم و غصه رنج می‌بری دعای حضرت یونس علیه السلام را بخوان و آن:

الها خدایی به جز ذات یکتای تو نیست تو از شرک و شریک و هر عیب و آلایش پاک و منزهی و من از ستمکارانم.  سوره انبیاء – آیه 87

و خیلی سریع خدا آن را اجابت خواهد کرد همان طور که برای این پیامبر اجابت کرد و فرمود:

پس ما دعای او را مستجاب کردیم و او را از گرداب غم نجات دادیم و اهل ایمان را اینگونه نجات می‌دهیم.  سوره انبیاء – آیه 88

و به گفته باریتعالی توجه کن که فرموده:

و اهل ایمان را این گونه نجات می‌دهیم.  سوره انبیاء – آیه 88

پس اگر به راستی اهل ایمان باشی خداوند دعایت را مستجاب می‌کند.

 

 

3- از دعاهای بسیار مهم که خیلی از مردم از آن غافل هستند و مهمتر از همه کسانی که از نعمت فرزند محرومند و آن دعای حضرت زکریا علیه السلام است که فرموده:

بارالها مرا یک تن و تنها وامگذار که تو بهترین وارث اهل عالم هستی. سوره انبیاء – آیه 89

اگر این دعا را تکرار کنی و از مستجاب شدن آن اطمینان داشته باشی همانا خداوند آنچه را که طلب کنی اجابت خواهد کرد زیرا که برای حضرت زکریا اجابت کرده و فرموده:

پس ما هم دعای او را مستجاب کردیم و یحیی را به او عطا فرمودیم و جفتش را که نازا بود شایسته همسری او و قابل ولادت گردانیدیم.  سوره انبیاء – آیه 90

چه رازی در دعای پیامبران نهفته که به سرعت اجابت می‌شده ولی گاهی اوقات ما آنقدر دعا می‌کنیم ولی اجابت نمی‌شود؟ جواب اینجاست که باریتعالی فرموده:

آنها در کارهای خیر تعجیل می‌کردند و در حال بیم و امید ما را می‌خواندند و همیشه به درگاه ما خاص و خاشع بودند.  سوره انبیاء – آیه 90

همانا پاک و منزه است خدای را که از مهمترین شرطهای استجابت دعا تعجیل در کارهای خیر و فروتنی در مقابل خداوند است. آیا شما این کار را در زندگی خود انجام می‌دهید؟

 4- آیا می دانید که چه دعایی برای شفای بیماریهای غیرقابل درمان مفید است؟

دعای حضرت ایوب علیه السلام است که هر کسی آن را زیاد تکرار کند خداوند او را شفا خواهد داد و آن این است:

ای پروردگار مرا بیماری رسیده و تو مهربانترین مهربانانی.  سوره انبیاء – آیه 83

خداوند دعایش را اجابت کرده و او را از بیماری شفا داد، باریتعالی می‌فرماید:

پس دعای او را مستجاب ساختیم پس آنچه که از ضرر در او بود برطرف ساختیم و خاندانش و همانند آنها را با آنها به او دادیم به خاطر مهربانی از جانب ما و بخاطر تذکری برای عبادت‌کنندگانسوره انبیاء – آیه 84

به همین دلیل است که ما امروزه نیاز شدیدی به دعا داریم زیرا فقط خداوند والامرتبه می‌تواند ما را از شر هرگونه بیماری در امان نگه دارد و همانا او بر همه چیز تواناست.

 

5-       چگونه خدا را بخوانیم؟ خداوند در مورد پیامبران فرموده:

و در حال بیم و امید ما را می‌خواندند.  سوره انبیاء – آیه 90

امید همان رغبت به خداوند است و بیم همان ترس از عذاب الهی است. پس دعای ما باید همراه با امید زیاد و ترس شدید باشد.

و حالا سؤال اینجاست: هنگامی که خدا را میخوانید دل شما باید به سوی خدا و رضای خدا متوجه است یا اینکه به سمت حاجت خود مشغول است؟ و این خود راز مستجاب شدن دعا است.

وقتی که خدا را میخوانیم و از او درخواست می‌کنیم باید به یادآوریم که خداوند بر همه چیز تواناست و هر چیزی در زمین و آسمانها تحت کنترل اوست و همانا خداوند بزرگترین است و ما باید نسبت به آن چیزی که از خدا می‌خواهیم تمرکز کنیم.

به همین دلیل یکی از مهمترین اسرار اجابت دعا، به یادآوردن خداوند در تمام لحظات است.

 

6- یکی دیگر از مهمترین شرایط اجابت دعا این است که در برابر خداوند فروتن و خاشع باشی. فروتنی و خشوع همان ترس از خداوند است همانطور که باریتعالی در مورد انبیاء فرموده:

و همیشه به درگاه ما خاشع و خاضع بودندسوره انبیاء – آیه 90

و این رازی مهم از رازهای استجابت دعا است. همانا هر اندازه که فروتن باشی به همان اندازه دعایت مستجاب خواهد شد.

اما در دعا فروتنی و خشوع کافی نیست، بلکه باید از خود بپرسی: آیا در نماز در برابر خدا فروتن هستی؟ و آیا در کسب روزی حلال می‌کوشی و از خوردن مال حرام می‌پرهیزی؟ اینجاست که می‌فهمیم چرا پیامبر گرامی ما بر این مسأله تأکید داشت که مسلمان باید روزی حلال کسب کند تا دعایش مستجاب شود.

 

آیا روزی از گناه کسی که به تو بدی کرده گذشت کرده‌ای؟

 آیا در مقابل اذیت و آزار کسی به خاطر رضای خدا صبر کرده‌ای؟

آیا تا به حال از خود پرسیدی که چه چیزی خدا را راضی می‌کند یا باعث می‌شود که به خدا نزدیکتر شوی و از بندگان خوب خدا باشی؟

این سؤالات را باید مطرح کرده و به آنها بیاندیشیم و بکوشیم که از بندگان نزدیک به خدا باشیم و تمام کارها و حرکاتمان و حتی افکار و احساسمان برای رضای خدا باشد و چیزی از این دنیا جز رضای خداوند پاک ومنزه را نمی‌خواهیم.

آیا در این دنیا چیزی زیباتر از رضای خداوند وجود دارد؟

 

 

---------------------

به قلم: عبد الدائم الکحیل

www.kaheel7.com/fa

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ شهریور ۹۶ ، ۱۳:۳۷
111 111

نماز و آرامش درونی

نماز بهترین راه برای رسیدن به آرامش درونی و روانی است. وقتی که مؤمن برای نماز آماده می‌شود این آمادگی باعث ....


نماز بهترین راه برای رسیدن به آرامش درونی و روانی است. وقتی که مؤمن برای نماز آماده می‌شود این آمادگی باعث تمرکز و تفکر شده و این خود از مهمترین راهها برای درمان استرس و افسردگی است. 

همچنین نماز برای فروکش شدن خشم مفید بوده به طوری که به انسان آرامش و فروتنی و تواضع در برابر عظمت و بزرگی خداوند بی‌همتا را یاد می‌دهد و این موضوع بر سیستم عصبی و کارکرد قلب و منظم شدن ضربات آن بسیار مؤثر است.

در ضمن نماز مؤمن را از هرگونه افسردگی و اضطراب و ترس پاک می کند زیرا تا وقتی که بنده ای مخلص در مقابل خدا ایستاده می‌داند که جز خدا کسی یار و یاور او نخواهد بود.

خداوند والامرتبه می‌فرماید:  "حقا که مؤمنان رستگار شدند آنان که در نمازشان فروتنند." سوره مؤمنون – آیه 1و 2

 

---------------------

به قلم: عبد الدائم الکحیل

www.kaheel7.com/fa

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ شهریور ۹۶ ، ۱۳:۳۱
111 111

تعداد دفعات تکرار نام حضرت عیسی مسیح (ع) در قرآن کریم

 

حضرت عیسی مسیح فرزند حضرت مریم (علیه

ما السلام) رسول خدا وروح وکلمه اوست – آنگونه که قرآن کریم در سوره مبارکه نساء آیه 171 می فرماید....

این مقاله از دید گاه ریاضی به بررسی حقانیت دین مبین اسلام  می پردازد واثبات می نماید که تعداد دفعات   تکرار اسامی پیامبران  در قرآن کریم  از یک نظم  عددی محکم پیروی می نماید که خود نشان دهنده معجزه بودن قرآن کریم است .

حضرت عیسی مسیح فرزند حضرت مریم (علیهما السلام) رسول خدا وروح وکلمه اوست – آنگونه که قرآن کریم در سوره مبارکه نساء آیه 171 می فرماید ) :انما المسیح عیسی ابن مریم  رسول الله وکلمته)وپیامبری است صاحب معجزات که قرآن کریم به خاطر بزرگداشت او در چندین سوره از آن حضرت یاد نموده است.و اعتقاد به رسالت  ایشان مانند پیامبران دیگری که در قرآن  نام  آنها  آمده است  واجب بوده و انکار کننده  کافر میگردد.

اما آنانی که در صدد ایجاد شک وتردید در حقانیت پیامبری حضرت محمد  (صلی الله علیه وسلم ) هستند  چنین القاء میکنند که گویا حضرت محمد  خود مفاهیم قرآن را نوشته  وآنرا از مطالب کتابهای قبل از خویش مانند انجیل  گرفته است . در حالیکه  حقیقت چنین نیست  واگر کسی  تامل وتفکر نماید  در خواهد یافت   که قرآن کریم  تمام پیامبران را از زشتیها  مبرا ومنزه دانسته است در حالیکه کتابهای تحریف شده در دست اهل کتاب حاوی مطالبی است که نسبتهای ناروائی مانند شراب خواری وفریبکاری  ودروغ را به پیامبران نسبت میدهند واین با  توصیفی که قرآن کریم از انبیاء الهی دارد مغایر است همین تفاوت که بین قرآن وسایر کتابهائی  نام بردیم دلالت بر این حقیقت دارد  که آنچه پیامبر عظیم الشان اسلام آورده است وحی الهی بوده وادعای تردید کنندگان باطل ودروغ است وهیچگاه امکان ندارد که قرآن از کتابهای دیگر بر گرفته شده باشد.

از آنجائیکه قرآن کریم کتابی است مملو از حقائقی که انسان از مشاهده آنها شگفت- زده میشود لذا دور از انتظار نیست که نظم وهماهنگی  ودلیل معجزه بودن  را در هر مطلبی از آن ببینیم.

این حقیقت مرا برآن داشت  تا در مورد نام حضرت عیسی مسیح (ع) در قرآن کریم   به بررسی بپردازم ودر مورد تعداد تکرا ر وارتباط این کلمه وکلمه های مرتبط با آن مانند مسیح ومریم به تحقیق بپردازم .

در نتیجه متوجه شدم که این کلمات بشکلی محیرالعقول تکرارشده اند بگونه ای که  با عدد هفت ا رتباطی جالب توجه دارند.

تعداد دفعات تکرار نام حضرت عیسی  وارتباط آن با عدد هفت

به عبارت )عیسی ابن مریم ) توجه کنید هنگامی که در مورد تعاد دفعات تکرار نام حضرت عیسی  در قرآن کریم جستجو می نمائیم میبینیم که این کلمه دقیقاً 25 مرتبه تکرار شده است وکلمه ابن  35 مرتبه وکلمه مریم 34 مرتبه تکرار شده است (ماخذ این آمار عددی در ذیل مقاله آمده است) چنانچه با توجه به عبارت ( عیسی ابن مریم ) تعداد تکرار هر یک از کلمات آن عبارت را  در قرآن کریم در کنار هم قرار دهیم  عدد343525  ایجاد می شود  واین عدد بر عدد هفت قابل تقسیم است وهمانطوریکه که  در دائرة المعارف اعجاز عددی قرآن کریم گفته ایم عدد هفت یک عدد اساسی در نظم عددی در قرآن است.

عیسى      ابن        مریم

25       35       34

7 × 49075 = 25 35 34

واز سوی دیگر کلمه عیسی  4 حرفی است وکلمه ابن 3 حرفی وکلمه مریم 4 حرفی است  اگر مانند حالت فوق الذکر آنها را کنار هم قرار دهیم عدد 434  ایجاد می شود  که این عدد نیز بر عدد هفت قابل قسمت است

عیسى      ابن         مریم

4          3          4

 

7 × 62 = 434

تعداد تکرار اسم (المسیح ابن مریم) و عدد هفت 

  در بالا نظام عجیبی را در عبارت (عیسى ابن مریم) دیدیم  ولی در قرآن همین مفهوم  به صورتهای دیگری  مانند (المسیح ابن مریم)، آمده است سوالی اینجا مطرح می شود که آیا  در این مورد نیز نظامی وجود دارد؟

کلمه (المسیح)  در کل  قرآن  (11)  مرتبه تکرار شده است و کلمة (ابن) (35)  مرتبه ،وکلمة (مریم)  (34) مرتبه تکرار شده اند ،اکنون مانند موارد قبل آن اعداد را کنار هم قرار میدهیم  به این ترتیب:

المسیح     ابن       مریم

11      35       34

  در نتیجه عدد 343511 ایجاد می شود که این عدد نیز  بر عدد هفت قابل قسمت است

  7 × 49073 =343511

  خداوند متعال میفرماید: (إنما المسیح عیسى ابن مریم رسول الله) [النساء:171]، هنگامی که در این اسم  وعبارت مذکور که حضرت عیسی مسیح را معرفی می نماید که او پسر حضرت مریم ورسول خداوند متعال است  میبینیم که تعداد حروف کلمات بکار رفته در این عبارت  بگونه ای است که با عدد اساسی مورد نظر ما یعنی عدد هفت  در ارتباط بوده وبر آن تقسیم پذیر است.  مانند حالتهای قبلی تعداد حروف   هر کدام از کلمات عبارت مذکور را نوشته وکنار هم قرار میدهیم   کلمه مسیح 6 حرفی کلمه عیسی 4حرفی وکلمه ابن 3 حرفی وکلمه مریم 4 حرفی وکلمه رسول 4حرفی وکلمه جلاله الله 4 حرفی است:

المسیح  عیسى   ابن   مریم   رسول   الله

6       4      3    4      4       4

با کنار همقرار دادن عددهای فوق عدد  (444346) ایجاد می شود که این عدد نیز بر عدد هفت تقسیم پذیر است :

7 × 63478  = 444346

  وآنچه حقیقتاً جالب توجه است این است که حاصل جمع تعداد حروف کلمات عبارت (المسیح عیسى ابن مریم رسول الله) عدد 25 است  دقیقاً برابر با تعداد تکرار نام حضرت عیسی  در قرآن کریم :

(25) =6+4+3+4+4+4  !

و   در اینجا این سوال را مطرح می کنیم که آیا امکان دارد که همه این نظامی از روی تصادف ایجاد شده باشد ؟  قطعا خداوند متعال که هر چیزی مخلوق اوست  این چنین نظامی را ایجاد نموده تا دلالت بر وحدانیت او نماید  وشهادت دهند که عیسی مسیح که درود وسلام خداوند بر او ومادرش باد رسول خدا وکلمه او و البته بنده خداوند است. 

---------------------

نویسنده : عبد الدائم الکحیل

www.kaheel7.com/fa

 

منابع:

قرآن کریم به روایت حفص از عاصم ( مصحف مدینه منوره) .

المعجم المفهرس .

(دائرة المعارف کلمات قرآن کریم – نوشته محمّد فواد عبد الباقی انتشارات دار الفکر بیروت) . 

  دائرة المعارف اعجاز عددی-نویسنده  عبد الدائم الکحیل.

 اعجاز عددی روشی جدید برای دعوت بسوی خداوند کتعال ودین مبین اسلام است  دعوت با زبانی که تمامی افراد بشر از هر زبانی آنرا میفهمند  . اهل ایمان آنرا به دیگران برسانند  در این راستا بزرگترین دائرهالمعارف اعجاز عددی را در 614 صفحه  تالیف نموده ایم ب وآنرا در سایت قرار دادهایم واین امکان را ایجاد نمودهایم که همگان براحتی آنرا دانلود نمایند  

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ شهریور ۹۶ ، ۱۲:۲۳
111 111

مردی بیسواد که  بعد از بیدار شدن از خواب

حافظ کل قرآن شد

در جواب به کسانی که قرآن را کتاب آسمانی نمیدانند

امیدوارم همه دوستان حتما این معجزه که مورد تایید مراجع قرار گرفته است را تا انتها بخوانند

و در نشر این معجزه الهی کمک کنند


  این حادثه و معجزه عظیم دارای ویژگی هایی برجسته

به قرار ذیل می باشد

1-  این اتفاق و رخ داد در مورد قرآن و نزول مجدد آن از عالم غیب و از جانب خداوند حکیم می باشد. تایید این رخ داد در حقیقت تایید وجود خداوند، عالم غیب، حقانیت رسالت نبی مکرم اسلام حضرت محمد مصطفی (ص)، حقانیت تحریف نشدن قرآن و .... بوده و می باشد که نیاز حیاتی و داروی درمان دردهای نسل امروز بشر می باشد.

2- در حقانیت رخ داده شدن این حادثه حتی ذره ای تردید وجود ندارد به صورتی که در طول 38 سال در ایران و چند کشور خارجی چه علماء و مراجع شیعه و سنی و ما بقی مردم اجتماع او را مورد امتحان قرار دادند و بر حقانیت و راستی رخ داده شدن این معجزه بزرگ تایید نمودند و شهادت دادند و حداقل این را برای حقانیت این اتفاق می توان گفت که علماء و مراجع تقلید افرادی نیستند که این تایید جمعی آنها را بتوان زیر سوال برد و منکر شد و اسناد ویدیویی و مکتوب آن در دست می باشد.

۳- تسلط و توانایی کربلایی محمد کاظم کریمی بر قرآن آموختنی نبود که فردی بتواند این ادعا را بنماید که او این تسلط را با تلاش و یا نبوغ خود آموخته و به دست آورده است.

۴- این اتفاق در زمانه ما و در عصر ما رخ داده است و مربوط به زمانهای گذشته و خیلی دور نمی باشد.


داستان زندگی کربلایی کاظم قبل از روی دادن معجزه به

 صورت غیبی حافظ قرآن شدنش

محمد کاظم کریمی ساروقی فرزند عبد الواحد، معروف به کربلایی کاظم در یکی از روستاهای دور افتاده اراک به نام ساروق ، از توابع فراهان اراک، در خانواده‌ای فقیر چشم به جهان گشود و پس از گذراندن ایام کودکی به کار کشاورزی و دامداری پرداخت. وی تقریبا همچون سایر مردم روستا از خواندن و نوشتن محروم بود و بهره‌ای از دانش و علم نداشت و با وجود علاقه به یاد گرفتن خواندن، نوشتن و آموزش قرآن، به علت عدم توانایی مالی پدر به مکتب نرفت و درس نخواند. یک سال، در ماه مبارک رمضان، مبلّغی از سوی آیت‌الله‌العظمی حاج شیخ عبدالکریم حایری به روستای ایشان می‌رود و در منبر و سخنرانی خود از نماز، خمس و زکات می‌گوید و در ضمن تاکید می‌کند که هر مسلمانی حساب سال نداشته باشد و حقوق مالی خویش را ندهد، نماز و روزه‌اش صحیح نیست. کسانی که گندمشان به حد نصاب برسد و زکات و حق فقرا را ندهند، مالشان به حرام مخلوط می‌گردد و اگر با عین پول آن گندم‌های زکات نداده خانه یا لباس تهیه کنند، نماز در آن خانه و با آن لباس باطل است، وی همچنین تاکید می‌کند که مسلمان واقعی باید به احکام الهی و حلال و حرام خداوند توجه کند و زکات مالش را بدهد. محمد کاظم که می‌دانست ارباب و مالک ده، خمس و زکات نمی‌دهد، ابتدا به او تذکر می‌دهد، ولی او اعتنا نمی‌کند، از این رو، تصمیم می‌گیرد روستای خود را ترک کند و برای ارباب ده کار نکند، هر چه خویشان، به خصوص پدرش، بر ماندن وی پا فشاری می‌کنند، او حاضر نمی‌شود در آن روستا بماند و شبانه از ده فرار می‌کند و تقریبا سه سال برای امرار معاش در دهات دیگر به عملگی و خارکنی می‌پردازد، تا با دسترنج حلال گذران عمر کند. دقت شود که تقوای او و رعایت حلال و حرام در او به حدی بود که همسر خود را در روستا می گذارد و چند سال به شهر غربت می رود تا مال حلال به دست بیاورد. یک روز مالک ده از محل او مطلع می‌شود و برای او پیغام می‌فرستد که من توبه کرده‌ام و خمس و زکات مالم را می‌دهم و از تو می‌خواهم که به ده برگردی و نزد پدرت بمانی. او به روستای خود بر می‌گردد و در زمینی که ارباب در اختیار او می‌نهد، مشغول کشاورزی می‌شود و از همان آغاز نیمی از گندمی را که در اختیارش نهاده شده بود، به فقرا می‌بخشد و بقیه را در زمین می‌افشاند. خداوند به زراعت او برکت می‌دهد، به حدی که فزون‌تر از حد معمول برداشت می‌کند. وی به شکرانه برکت یافتن زراعتش تصمیم می‌گیرد هر ساله نیمی از محصولش را بین فقرا تقسیم کند.

 

داستان چگونگی وقوع معجزه به صورت غیبی حافظ قرآن

 شدن کربلایی کاظم (ره)

یک روز در سن 27 سالگی در زمان برداشت محصول، هنگامی که خرمنش را کوبیده بود، منتظر وزیدن باد می‌ماند تا گندم‌ها را باد دهد و کاه را از گندم جدا کند، ولی هر چه منتظر می‌ماند باد نمی‌وزد. نا امیدانه به ده بر می‌گردد، در راه یکی از فقرای روستا او را می‌بیند و می‌گوید: «امسال چیزی از محصولت را به ما ندادی و ما را فراموش کردی». او می‌گوید: «خدا نکند که من فقرا را فراموش کنم! راستش، هنوز نتوانسته‌ام محصولم را جمع کنم». آن فقیر خوشحال به ده بر می‌گردد، اما محمدکاظم دلش آرام نمی‌گیرد و آشفته حال به مزرعه باز می‌گردد و با زحمت زیاد، مقداری گندم را برای او جمع می‌کند و نیز قدری علوفه برای گوسفندانش می‌چیند و آنها را بر می‌دارد و روانه دهکده می‌شود. در راه بازگشت، برای رفع خستگی گندم‌ها و علوفه را در کناری می‌نهد و روی سکوی درِ باغ امامزاده 72 تن، که نزدیک روستا قرار دارد، می‌نشیند. ناگاه می‌بیند که دو سید جوان عرب نورانی و بسیار خوش سیما، نزد او می‌آیند. وقتی به او می‌رسند، می‌گویند: محمدکاظم نمی‌آیی برویم در این امامزاده فاتحه‌ای بخوانیم؟ او تعجب می‌کند که چطور آنها که هرگز او را ندیده‌اند او را به اسم صدا می‌زنند؟ محمدکاظم می‌گوید: «آقا، من قبلاً به زیارت رفته‌ام و اکنون می‌خواهم به خانه برگردم» ولی آنها می‌گویند:« بسیار خوب، این علوفه‌ها را کنار دیوار بگذار و با ما بیا فاتحه‌ای بخوان. بنابراین محمدکاظم به دنبال آنها روانه امامزاده می‌شود» آن دو جوان مشغول خواندن چیزهایی می‌شوند که محمدکاظم نمی‌فهمد و ساکت کناری می‌ایستد، یکی از آن آقایان می گوید که محمد کاظم به نوشته بالا نگاه بکن در این لحظه کربلایی کاظم می بیند که خطی به صورت نور دمیده شد و ناگاه مشاهده می‌کند که در اطراف سقف امامزاده، کلماتی از نور نوشته شده که قبلاً اثری از آن کلمات بر سقف نبود. یکی از آن دو به او می‌گوید:« کربلایی کاظم چرا چیزی نمی‌خوانی؟» او می‌گوید: «من نزد ملا نرفته‌ام و سواد ندارم.» آن سید می‌گوید: «تو باید بخوانی» تاکید می کند که باید بخوانی. سپس نزد محمدکاظم می‌آید و دست بر سینه او می‌گذارد و محکم فشار می‌دهد و می‌گوید: «حالا بخوان. محمدکاظم می‌گوید: «چه بخوانم؟» آن سید می‌گوید: «این طور بخوان: بسم اللهِ الرَّحمَنِ الرَّحِیم. إِنَّ رَبَّکُمُ اللهُ الَّذِی خَلَقَ السَّمَواتِ وَالارضَ فِی سِتَّةِ أیَّامٍ ثُمَّ استَوَی عَلَی العَرشِ یُغشِی اللَّیلَ النَّهَارَ یَطلُبُهُ حَثیثاً وَ الشَّمسَ وَ القَمَرَ وَ النُّجُومَ مُسَخَّراتِ بِأمرِهِ، ألاَ لَهُ الخَلقُ وَ الاَمرُ تَبَارَکَ اللهُ رَبُّ العَالمَیِنَ اعراف/ 54 . محمدکاظم آن آیه و چند آیة بعدی را به همراه آن سید می‌خواند و آن سید همچنان دست به سینة او می‌کشد، تا می‌رسند به آیة 59 که با این کلمات پایان می پذیرد:إنِّی اَخَافُ عَلَیکُم عَذَابَ یَومٍ عَظِیم.اعراف/59 محمدکاظم پس از خواندن آیات، سرش را بر می‌گرداند تا با آن آقا حرفی بزند، اما ناگهان می‌بیند که خودش تنها در داخل حرم ایستاده است و از نوشته‌های روی سقف نیز چیزی بر جای نمانده است. در این موقع ترس و حالت مخصوصی به او دست می‌دهد و بی‌هوش بر زمین می‌افتد. صبح روز بعد که به هوش می‌آید، احساس خستگی شدید می‌کند و چیزی از ماجرا را به یاد نمی‌آورد. وقتی متوجه می‌شود که داخل امامزاده است، خودش را سرزنش می‌کند که چرا دست از کار کشیده‌ای و در امامزاده خوابیده‌ای!؟ بالاخره از جای بر می‌خیزد و از امامزاده خارج می‌شود و با بار علوفه و گندم به سوی ده و منزل حرکت می‌کند. در بین راه متوجه می‌شود که کلمات زیادی بلد است و ناخود آگاه آنها را زمزمه می‌کند و داستان آن دو جوان را به یاد می‌آورد و به خانه که بر می گرددو به خانه که می رسد پدرش به او می گوید که تو دیشب کجا بودی؟ ما همه جا را دنبالت گشتیم. در ادامه کربلایی کاظم می گوید که من دیشب در امامزادا بودم. پدر می گوید که تو چطور در امامزاده شب را گذراندی؟ چطور در امامزاده ای که چراغ ندارد و پر از مار و عقرب و جانور می باشد شب را گذراندی و نترسیدی؟ کربلایی کاظم گفت: دیشب اتفاقی برای من افتاد و دو نفر من را بردند آنجا و چیزی یادم دادند. پدر و مادرش مشکوک می شوند و احتمال می دهند که او جن زده شده باشد. در ادامه او را پیش همان واعظ روحانی ده می برند که ببیند چه اتفاقی برای او افتاده است؟ داستان را برای آن مبلغ روحانی روستا تعریف می کنند. آن روحانی می پرسد که حالا چه چیزی به تو یاد داده اند. کربلایی کاظم شروع می کند به خواندن. در آن موقع آن روحانی می گوید او قرآن می خواند و جن زده نشده است. قرآنی می آورند و هر جای قرآن را که باز می کنند و آیه ای می خوانند، می بینند که کربلایی کاظم قبل و بعدش را می داند و از حفظ می خواند. آنجا روحانی روستا می گوید که به کربلایی کاظم عنایتی شده است. روحانی روستا می گوید که برویم در امامزاده آن خطوطی را که کربلایی کاظم می گوید در سقف امامزاده دیده است ببینیم. وقتی می روند می بینند که نه اثری از خطی است و نوشته ی نورانی . آن نوشته نورانی فقط در آن لحظه وقوع معجزه بر کربلایی کاظم ظاهر شده بود.

http://bazmeashk.blogfa.com

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ شهریور ۹۶ ، ۱۱:۰۷
111 111
بسم الله الرحمن الرحیم
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ وعَجِّلْ فَرَجَهُمْ
10 مورد از معجزات و اشارات علمی قرآن به ده پدیده نجومی قرن 21:

این گفتار تقدیم به تمام دوستانی میشود که فریب نظم نوین جهانی را خورده و گمان میکنند قران خرافات هست و یا فریب فرضیه داروین را خوده اند امیدوارم این پست که برای ان زحمات زیادی کشیده شده باعث بیداری عده ای از فریب خوردگان فرهنگ غرب باشد

شاید شما هم مثل من تعجب کنید اگر بدانید ده حقیقت علمی مهمی که در قرن اخیر کشف شده است, قرآن 1400سال پیش از آن پرده برداشته است

ویژگی منحصر به فرد دوران ما این است که به عصر فضا نامگذاری شده است زیرا انسان توانسته است بسیاری از حقایق خیره کننده جهان خلقت را کشف کند و نوع نگاه ما را به جهان پیرامون خود تغییر دهد. عجیب آنکه که می بینیم این حقایق به طور واضح در کتابی که قبل از 1400سال پیش نازل شده است, بیان شده است. آن هم در دورانی که علم نجوم چیزی جز طالع بینی,فریب, خرافه و افسانه نبود.

خداوند بزرگ این حقایق علمی را در کتابش نهاده است تا راهنمای کسانی باشد که در حقانیت آن تردید دارند تا به واسطه آن نور حق و عظمت رسالت اسلام را دریابند… از مهمترین این حقایق علمی عبارتند از:
1- چگونگی آغاز جهان خلقت

از مهمترین اکتشافات دانشنمدان در قرن بیستم بی اعتبار ساختن اندیشه ازلی و ابدی بودن جهان است؛ آنان با دلایل متقن علمی ثابت کرده اند که آفرینش جهان با یک انفجار مهیب آغاز شده است که از آن به “انفجار بزرگ” یاد می کنند. تحقیقات همچنان درباره جزئیات این انفجار ادامه دارد. آنان می گویند: جهان هستی در ابتدا یک توده واحد بوده که منفجر شده و طی میلیون ها سال به شکل کنونی خود درآمده است.

برخی دانشمندان ترجیح می دهند که در بیان این پدیده به جای کلمه” انفجار هستی” از اصطلاحات دقیق تری چون “انفصال” استفاده کنند. در هر حال آنچه که مهم است این است که آنها با جعل این اصطلاحات در صدد بیان این واقعیت اند که جهان هستی در ابتدا یک توده واحد به هم پیوسته بوده (کانتا رتقا) سپس اجزای آن از یکدیگر انفصال یافته است(انفتقت) و بعد از آن ستارگان و کهکشانها و زمین و … به وجود آمده است.

قرآن در بیان پدیده آغاز آفرینش با شیوه ای کاملا دقیق از دانشنمدان غربی پیشی گرفته است.

قرآن 1400 سال پیش در بیان این حقیقت دانشنمدان غرب پیشی گرفته است و دقیقا همان چیزی را می گوید که دانشمندان به آن دست یافته اند. به این آیه توجه کنید:

(أَوَلَمْ یَرَ الَّذِینَ کَفَرُوا أَنَّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ کَانَتَا رَتْقًا فَفَتَقْنَاهُمَا) [الأنبیاء: 30].

ترجمه: آیا کافران نداستند که آسمانها و زمین به هم پیوسته بودند، و ما آنها را از یکدیگر جدا کردیم.

اینجاست که این سوال متوجه کسانی می شود که حقانیت قرآن را منکرند: در زمان نزول قرآن چه کسی می دانست که جهان در ابتدا یک توده واحد به هم پیوسته بوده(رتقا) سپس از یکدیگر جدا شده (انتفتقت) و آنگاه جهانی کنونی به وجود آمده است. آیا او کسی جز خدای بلندمرتبه است؟
2- انبساط جهان
شاید بتوان”نظریه انبساط جهان” را مهمترین کشف نجومی قرن بیستم دانست, بر طبق این نظریه کهکشانها با سرعت فوق العاده ای در حال حرکت و فاصله گرفتن از یکدیگرند که در نتیجه آن, جهان هستی به طور مداوم در حال گسترش و انبساط است.
جهان هستی با سرعت زیادی در حال انبساط است اما ما آن را احساس نمی کنیم. دانشنمدان با استفاده از ابزار آلات پیشرفته توانسته اند سرعت آن را اندازه بگیرند. این حقیقتی است که در زمان نزول قرآن هیچ کسی اطلاعی از آن نداشت.

این دستاورد علمی دانشنمدان بعد از تحقیقات بسیار و صرف هزینه های زیاد و در مدت زمان طولانی به دست آمده است. عجیب آن که قرآن قبل از 1400سال پیش در آیه زیر خبر از گسترش جهان داده است.

( وَالسَّمَاءَ بَنَیْنَاهَا بِأَیْدٍ وَإِنَّا لَمُوسِعُونَ)[الذاریات: 47]

ترجمه: ما آسمان را با قدرت بنا کردیم و گستراننده آن هستیم.

3- چگونگی پایان جهان

نظریات متفاوتی درباره پایان جهان ارائه شده است اما نقطه اشتراک همه آن ها این است که جهان روزی به پایان خواهد رسید, بنابراین ممکن نیست انبساط جهان هستی تا ابد ادامه داشته باشد زیرا طبق قانون بقای انرژی, میزان ماده و انرژی همیشه ثابت است در نتیجه, گسترش جهان هستی متوقف خواهد شد و همان گونه که گسترش یافته بود شروع به بازگشت و جمع شدن خواهد کرد.

نظر کنونی دانشمندان این است که شکل جهان تقریبا به صورت یک ورقه مسطح است که اندکی انحنا دارد.

عجیب آنکه قرآن در آیه زیر به چگونگی پایان جهان و شکل جهان هستی که مانند یک ورقه منحنی است, اشاره کرده.

(یَوْمَ نَطْوِی السَّمَاءَ کَطَیِّ السِّجِلِّ لِلْکُتُبِ کَمَا بَدَأْنَا أَوَّلَ خَلْقٍ نُعِیدُهُ وَعْدًا عَلَیْنَا إِنَّا کُنَّا فَاعِلِینَ) [الأنبیاء: 104]

ترجمه: روزى که آسمان را همچون طومار نوشتهها درهم مىپیچیم و همان گونه که آفرینش را آغاز کردیم، آن را باز مىگردانیم، این وعدهاى است بر عهدهى ما و ما حتماً انجام دهنده ى وعدههاى خود هستیم

(اگر دقت شود می یابیم که ورقه های طوماری که غالبا در گذشته ها استفاده می شده ورقه ای مسطح است که به علت تا شدن اندکی انحنا پیدا می کند.)

4- سیاهچاله های فضایی

سیاهچاله های فضایی پدیده های عظیمی اند که تحقیق درباره وجود آنها تا بیش از نیم قرن ذهن دانشنمدان را به خود مشغول داشت تا اینکه سرانجام به وجود آنها اذعان کردند. دانشمندان می گویند: هنگامی که ستارگان بزرگتر می شوند ( سوخت هسته ای خود را به طور کامل تمام می کنند و در نیتجه نیروی گرانش موجود در آن بر ستاره غلبه کرده و باعث فرو ریزش آن به داخل و) تشکیل سیاه چاله می شود. هیچ چیزی نمی تواند از میدان جاذبه چنین ناحیه ای خارج شود ، حتی یک دسته پرتو نور و به همین علت است که سیاهچاله ها قابل رؤیت نیستند.

دانشمندان سیاهچاله ها را دارای سه ویژگی اساسی می دانند:1- غیر قابل رؤیت اند 2- حرکت می کنند 3- جذب کننده ی سایر اجرام آسمانی اند. عجیب آنکه قرآن همین اوصاف را در این آیه ذکر می کند.

(فَلَا أُقْسِمُ بِالْخُنَّسِ * الْجَوَارِ الْکُنَّسِ) [التکویر: 14-15].

ترجمه: سوگند به (ستارگان) پنهان که در حال حرکت و جذب کننده اند.

الخنّس یعنی آنچه که پنهان میشود و دیده نمیشود, الجوار یعنی آنچه که با سرعت زیادی در حال حرکت است و الکنّس یعنی چیزی که جذب میکند (و صفحه آسمان را جاروب میکند). و این همان چیزی است که دانشنمدان درباره سیاهچاله ها به آن معترفند.

(مترجم: کُنّس جمع کانس است و کانس در زبان عربی چیزی است که جاروب می کند. وقتی در زبان عربی گویند: کنس البیت یعنی خانه را جاروب کرد در واقع سیاهچاله ها به علت قدرت جاذبه فوق العاده ای که دارند بسیاری از اجرام آسمانی را به سمت خود جذب می کنند و گویا فضای اطراف را جاروب می کنند!)

قرآن زمانی از سیاهچاله ها سخن به میان آورده است که احدی روی کره زمین هیچ تصوری از آن نداشته است.

5- تپ اخترها (ستاره های تپنده)
تپ اخترها از جنجالی ترین اکتشافات قرن بیستم محسوب میشوند, تپ اخترها به ستاره هایی اطلاق می شود که از آنها صدایی شبیه صدای چکش صادر می شود. به همین خاطر دانشمندان آن ها را چکشهای غول پیکر نامیده اند. آن ها بعد از تحقیقات فراوان به این نتیجه رسیده اند که این ستاره ها از خود امواج بسیار قوی و نفوذ کننده ای صادر می کنند که توانایی نفوذ از همه چیز را داراست؛ در یک نتیجه کلی می توان گفت که آنها “کوبنده” و “نافذ اند”.

تپ اخترها یکی از حیرت آورترین پدیده های نجومی برای دانشنمدان اند.

قرآن با عباراتی رسا این حقیقت را بیان کرده است. آنجا که به این نوع ستاره ها سوگند یاد کرده و فرموده: (وَالسَّمَاءِ وَالطَّارِقِ * وَمَا أَدْرَاکَ مَا الطَّارِقُ * النَّجْمُ الثَّاقِبُ) [الطارق: 1-3].

ترجمه: سوگند به آسمان و(ستاره)کوبنده (ا) و تو چه مىدانى ستاره کوبنده چیست (2)همان ستاره نافذ(3).

به راستی که این آیات گواه صدق خدای سبحان در قرآن است.

6- ساختار بافتگونه کیهان (بافت کیهانی)

در قرن بیست و یکم دانشمندان سه کشور آمریکا, آلمان و انگلیس بزرگترین محاسبات کامپیوتری را به واسطه ابررایانه ها به منظور دستیبابی به شکل جهان هستی انجام دادند تا اینکه سوپرکامپیوتر, نمایی کوچک از ساختار جهان هستی ارائه داد.

جالب اینکه شکل ارائه شده مانند یک بافت بود, بر طبق این شکل دانشنمدان به این نتیجه رسیدند که کهکشانها مانند رشته های محکم یک بافت قرار گرفته اند؛ رشته هایی که مسافت هر یک از آنها به میلیونها سال نوری می رسد. نتیجه کلی دانشمندان این است که کیهان با کهکشانها بافته شده است.

این جهان خلقتی است که در آن زندگی می کنیم… در این تصویر رشته هایی را مشاهده می کنید که یک بافت محکم کیهانی را تشکیل می دهند. مسافت هریک از این رشته ها به میلیون ها سال نوری می رسد.

عجیب اینکه قرآن در آیه زیر به طرز حیرت آوری از این بافت کیهانی سخن گفته است.

(وَالسَّمَاءِ ذَاتِ الْحُبُکِ) [الذاریات: 7]

ترجمه: سوگند به آسمان دارای رشته بافتهای محکم.

به راستی که اگر پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) فرستاده خدا نیست چگونه به این حقیقت علمی دست یافته است؟
7- وجود حیات در فضا

بعد از کشف آثار ابتدایی ترین انواع حیات بر روی یکی از شهاب سنگهایی که از فضا به زمین فرود آمده بود سفرهای فضایی دانشنمدان به منظور کشف موجودات فضایی شروع شد. آنها بعد از مدتی کشف کردند که بر روی مریخ و سیارات دیگر مقادیری از آب وجود دارد و سرانجام نتیجه کلی آنها این بود که حیات در همه جا وجود دارد.

تقریبا می توان گفت که دانشمندان نجوم اتفاق نظر دارند که حیات در سیارات دیگر هم وجود دارد.

این حقیقت در قرن بیست و یکم کشف شد ولی قرآن در قرن هفتم میلادی در آیه زیر از آن خبر داده است.

(وَمِنْ آَیَاتِهِ خَلْقُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَمَا بَثَّ فِیهِمَا مِنْ دَابَّةٍ وَهُوَ عَلَى جَمْعِهِمْ إِذَا یَشَاءُ قَدِیرٌ)[الشورى: 29]

ترجمه: و از آیات اوست آفرینش آسمانها و زمین و آنچه از جنبندگان در آنها منتشر نموده و او هر گاه بخواهد بر جمع آنها تواناست.

8- ساختمان کیهانی

تا مدتها دانشنمدان گمان می کردند که حجم زیادی از کیهان را فضاهای خالی پر کرده است اما به تازگی کشف کرده اند که کیهان یک بنا و ساختمان محکم است و از آن با عنوان”ساختمان کیهانی” یاد می کنند. در سایه اکتشافات جدید دیگر کلمه “فضا: مکان خالی” معنایی ندارد چرا که کهکشانها, به منزله بلوکهای ساختمان کیهان به شمار می روند که بین آنها را ماده و انرژی تاریک پر کرده است.

کهکشانها مانند بلوکهای ساختمان کیهانی اند و ماده تاریک فضای هستی را پر کرده است.
عجیب اینکه در قرآن به هیچ وجه کلمه “فضا” به کار برده نشده است بلکه از آسمان با کلمه”بناء: ساختمان” یاد شده است. به عنوان مثال به این آیه توجه کنید: (الَّذِی جَعَلَ لَکُمُ الْأَرْضَ فِرَاشًا وَالسَّمَاءَ بِنَاءً) [البقرة: 22]

ترجمه: آن (خداوندى) که زمین را براى شما فرشى (گسترده) و آسمان را بنایى (افراشته) قرار داد.

در آیه دیگر هم دقیقا به همین حقیقت اشاره شده است. (وَالسَّمَاءِ وَمَا بَنَاهَا) [الشمس: 5]

ترجمه: و قسم به آسمان و کسى که آسمان را بنا کرده.

همه این آیات نشان می دهد که قرآن از جهت علمی بسیار دقیق است و همین دلیلی است بر حقانیت این کتاب.
9- دودهای کیهانی

تا مدتها دانشنمدان گمان می کردند که در کیهان, غبارهای فضایی وجود دارد ولی به تازگی کشف کرده اند آنچه که گمان می کردند غبار است “دودهای کیهانی”اند که شبیه همان دودی است که می شناسیم. در فضای کیهان مقادیر بسیار زیادی از این دودها که ناشی شده از انفجارات ابتدای خلقت است وجود دارد.

آزمایشات نشان می دهد که ذرات این دودها شباهتی به ذرات غبار ندارد. تشکیل این دودها به میلیاردها سال قبل در آغاز آفرینش جهان بر می گردد.

جالب اینکه قرآن درباره ابتدای آفرینش کیهان چنین می گوید: (ثُمَّ اسْتَوَى إِلَى السَّمَاءِ وَهِیَ دُخَانٌ) [فصلت/11]

ترجمه: سپس به آفرینش آسمان پرداخت در حالی که به شکل دود بود.

اینجاست که از کسانی که در حقانیت قرآن تردید دارند می پرسیم: حضرت محمد(صلی الله علیه و آله) از کجا این علوم را قبل از هزار و چهارصد سال پیش آورده است؟

10- ماده تاریک
در حال حاضر نوعی رقابت میان دانشمندان علم نجوم درباره ماهیت ماده تاریک وجود دارد. یافته های علمی بیانگر این است که ماده تاریک ماده ای است که درصد بسیار زیادی از فضای هستی را پر کرده است و کهکشانها و ستارگان لابه لای این ماده تاریک قرار گرفته اند. ماده تاریک بسیار قوی است و بر روی چگونگی توزیع ماده مرئی در جهان هستی تاثیر مستقیم دارد.

ماده تاریک بسیار قوی است و به همراه انرژی تاریک بیش از 96% هستی را تشکیل می دهد.

ماده تاریک در قرآن به طرز دقیقی وصف شده است, قرآن نام این ماده را “السماء: آسمان”نامیده است. خداوند می فرماید: (وَزَیَّنَّا السَّمَاءَ الدُّنْیَا بِمَصَابِیحَ وَحِفْظًا ذَلِکَ تَقْدِیرُ الْعَزِیزِ الْعَلِیمِ) [فصلت: 12]

ترجمه: آسمان پایین را با چراغ ستارگان زینت دادیم و آن را حافظ قرار دادیم. این تقدیر خدای دانا و شکست ناپذیر است.

در نتیجه ستارگان آسمان را زینت می دهند ولی ما آسمان را به طور مستقیم نمی بینیم بلکه تنها ستارگانی که آسمان را زینت می دهند می بینیم. این آسمان بسیار قوی و سخت است. خداوند متعال می فرماید: وَبَنَیْنَا فَوْقَکُمْ سَبْعًا شِدَادًا[النبأ: 12]

ترجمه: و بر فراز شما هفت (آسمان) محکم بنا کردیم.

این آسمان ها همان آسمان های هفت گانه است…. .

به خدا سوگند اگر قرآن تنها شامل همین ده حقیقت علمی بود برای صدق حقانیت و اعجاز آن کافی بود در حالی که قرآن دارای صدها حقائق علمی درباره کوه ها و دریاها و پزشکی و روانشناسی و… است که همه آن ها گواه صدق این کلام پروردگار است که می فرماید: (سَنُرِیهِمْ آَیَاتِنَا فِی الْآَفَاقِ وَفِی أَنْفُسِهِمْ حَتَّى یَتَبَیَّنَ لَهُمْ أَنَّهُ الْحَقُّ أَوَلَمْ یَکْفِ بِرَبِّکَ أَنَّهُ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ شَهِیدٌ) [فصلت: 53]

ترجمه: نشانههاى خود را در کرانههاى عالم و در نفس خودشان به آنان خواهیم نمایاند تا براى آنان روشن شود که او حقّ است. آیا کافى نیست که پروردگارت بر همه چیز آگاه است؟

منبع:http://razhayesheitanparastan.com

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ شهریور ۹۶ ، ۲۲:۱۶
111 111

طبق تحقیقات ابرها دارای وزن بسیار زیادی هستند بطور مثال ابر کومولوس یکی از رایجترین انواع ابر که ابر باران زا نیز محسوب می شود و در دو کیلومتری سطح زمین تشکیل می شود و وزنی بین صدهزار تا سی صد هزار تن را دارد(یک تا سه میلیارد کیلوگرم)که وزن یک ابر کومولوس معادل  6,268.75 میلیون نهنگ آبی است!

به غیر از زمین در فضا نیز ابرهای گرد و غبار وجود دارند که با گازها ستارگان را شکل می دهند در یک مورد وزن یکی از این ابرها به 300,000,000,000,000,000,000,000,000 میلیون تن میرسید!

جالب اینکه 1400سال قبل خداوند در قرآن کریم به موضوع سنگین بودن ابرها اشاره کرده است:

در سوره اعراف آیه 57 نوشته شده است :

وَهُوَ الَّذِی یُرْسِلُ الرِّیَاحَ بُشْرًا بَیْنَ یَدَیْ رَحْمَتِهِ حَتَّى إِذَا أَقَلَّتْ سَحَابًا ثِقَالًا سُقْنَاهُ لِبَلَدٍ مَّیِّتٍ فَأَنزَلْنَا بِهِ الْمَاء فَأَخْرَجْنَا بِهِ مِن کُلِّ الثَّمَرَاتِ کَذَلِکَ نُخْرِجُ الْموْتَى لَعَلَّکُمْ تَذَکَّرُونَ﴿۵۷﴾

 او کسی است که بادها را پیشاپیش (باران) رحمتش میفرستد تا زمانی که ابرهای سنگین بار را (بر دوش خود) حمل کنند در این هنگام آنها را به سوی سرزمینهای مرده میفرستیم و به وسیله آن آب (حیاتبخش) نازل میکنیم و با آن از هر گونه میوهای (از خاک تیره) بیرون می‏آوریم، و اینگونه (که زمینهای مرده را زنده کردیم) مردگان را (نیز در قیامت) زنده میکنیم تا متذکر شوید.

در سوره الرعد آیه 12 نوشته شده است:

هُوَ الَّذِی یُرِیکُمُ الْبَرْقَ خَوْفًا وَطَمَعًا وَیُنْشِئُ السَّحَابَ الثِّقَالَ ﴿۱۲﴾

او کسی است که برق را به شما نشان می‏دهد که هم مایه ترس است هم امید و ابرهای سنگین بار ایجاد می‏کند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ شهریور ۹۶ ، ۲۱:۲۱
111 111

1 ـ قرآن‌ کریم‌.

2 ـ شق‌ القمر که‌ به‌ درخواست‌ قریش‌ در مکه‌ روی‌ داد.

3 ـ اطعام‌ گروهی‌ بسیار با غذایی‌ اندک‌ در منزل‌ جابرt و در منزل‌ أبوطلحه‌t در روز جنگ‌ خندق‌ و اطعام‌ سپاهی‌ که‌ تعدادشان‌ نهصد تن‌ بود از خرمایی‌ چند که ‌از بس‌ اندک‌ بود، دختر بشیربن‌ سعد آن‌ را به‌ دست‌ خود آورد و همه‌ از آن‌ خوردند تا سیر شدند و هنوز هم‌ از آن‌ خرما چیزی‌ باقی‌ ماند.

4 ـ فواره‌ زدن‌ آب‌ از میان‌ انگشتان‌ آن‌ حضرت‌ و نوشیدن‌ و سیراب‌ شدن‌ تمام‌ یک‌ لشکر از آن‌. همچنان‌، ریختن‌ از آب‌ وضوی‌ آن‌ حضرتص در چشمه ‌خشک‌ تبوک‌ و جوشیدن‌ آب‌ از آن‌ و نوشیدن‌ تمام‌ لشکر تبوک‌ که‌ هزاران‌ تن ‌بودند از آن‌ چشمه‌ و سیراب‌ شدن‌ آنها و آب‌ دار شدن‌ این‌ چشمه‌ تا روز قیامت‌. همین‌ طور از آب‌ وضوی‌ ایشان‌ در چاه‌ حدیبیه‌ ریخت‌ و در حالی‌ که‌ آن‌ چاه‌ قبلا خشک‌ بود و آب‌ نداشت‌، آب‌ از آن‌ جوشیدن‌ گرفت‌ به‌طوری‌ که‌ هزاروچهارصد تن‌ از آن‌ نوشیدند و همه‌ سیراب‌ شدند.

5 ـ زدن‌ سپاه‌ مشرکان‌ در بدر با مشتی‌ خاک‌ و رسیدن‌ آن‌ خاک‌ به‌ چشم‌ همه‌ آنها و تارومار شدنشان‌ که‌ آیه‌ (17) سوره‌ «انفال‌» مبین‌ آن‌ است‌.

6 ـ ناله‌ ستونی‌ در مسجدالنبی‌ که‌ رسول‌ اکرمص در پای‌ آن‌ خطبه‌ می‌خواندند بعد از ساختن‌ منبر و شنیدن‌ تمام‌ حاضران‌ صدای‌ ناله‌ آن‌ را که‌ چون‌ آواز شتر می‌نالید و مویه‌ می‌کرد ـ که‌ بعد از آن‌، رسول‌ اکرمص او را در بغل‌ گرفتند و آرام‌ شد.

7 ـ دعوت‌ ایشان‌ از یهودیان‌ که‌ اگر بهشت‌ مخصوص‌ آنهاست‌ و در این‌ ادعاراستگو هستند، آرزوی‌ مرگ‌ کنند و عجز یهودیان‌ از این‌ امر ـ که‌ قرآن‌ این‌ماجرا را حکایت‌ کرده‌ است‌.

8 ـ خبر دادن‌ ایشان‌ از غیب‌، از جمله‌ در موارد آتی:

·         خبر دادن‌ ایشان‌ از این ‌که‌ عمارt را گروهی‌ باغی‌ به‌ شهادت‌ می‌رسانند ـ و چنین‌ شد.

·       خبر دادن‌ ایشان‌ از این‌که‌ به‌ عثمان‌t بلوایی‌ می‌رسد و در قبال‌ آن‌ بهشت‌ ازآن‌ وی‌ است‌ ـ و چنین‌ شد.

·       خبر دادن‌ ایشان‌ از این‌که‌ حسن‌ بن‌ علی‌ رضی‌ا عنهما سید و سالاری‌ است‌ که‌خداوندY به‌ وسیله‌ او میان‌ دو گروه‌ عظیم‌ از مسلمانان‌ صلح‌ پدید می‌آورد ـ و چنین‌ شد.

·       خبر دادن‌ ایشان‌ در مورد دوزخی‌ بودن‌ مردی‌ که‌ در جهاد حاضر بود و بعدا آن‌ مرد خودکشی‌ کرد ـ و چنان‌ شد که‌ خبر داده‌ بودند.

9 ـ سراقه‌بن‌مالک‌بن‌جعثم‌ در راه‌ هجرت‌ ایشان‌ به‌ مدینه‌، ایشان‌ را دنبال‌ کرد تا با دستگیر نمودنشان‌، جایزه‌ مشرکان‌ مکه‌ را از آن‌ خود کند ولی‌ پاهای‌ اسب‌ وی‌ در زمین‌ فرورفت‌ و به‌ دنبال‌ آن‌ دودی‌ او را دنبال‌ کرد و التماس‌ سراقه‌ در این‌ حال‌ از آن‌ حضرتص و دعای‌ ایشان‌ و به‌ راه‌ افتادن‌ مجدد اسب‌ وی‌.

10 ـ خبر دادن‌ ایشان‌ از این‌ که‌ دستبندهای‌ کسری‌ شاه‌ فارس‌، در دستان‌ سراقه ‌گذاشته‌ می‌شود ـ و چنین‌ شد.

11 ـ خبر دادن‌ ایشان‌ از کشته‌ شدن‌ اسود عنسی‌ که‌ به‌ دروغ‌ ادعای‌ نبوت‌ کرده ‌بود، در شب‌ قتل‌ وی‌ در حالی‌که‌ او در صنعاء یمن‌ بود و نیز خبر دادن‌ ایشان‌ در همان‌ شب‌ از این‌ که‌ چه‌ کسی‌ او را به‌ قتل‌ رسانده‌ است‌ ـ و چنان‌ بود که‌ خبر دادند.

12 ـ اعلام‌ مرگ‌ نجاشی‌ از سوی‌ ایشان‌ در حالی‌که‌ میان‌ او و ایشان‌ چندین‌ روز راه‌ فاصله‌ بود و بیرون‌ شدن‌ ایشان‌ و تمام‌ اصحابشان‌ به‌ گورستان‌ بقیع‌ و نماز جنازه ‌خواندن‌ بر او و صحت‌ یافتن‌ این‌ خبر که‌ او در همان‌ روز وفات‌ کرده‌ بود.

13 ـ بیرون‌ شدن‌ ایشان‌ از خانه‌ خود در مکه‌ از حلقه‌ محاصره‌ دوازده‌ تن‌ از افراد قریش‌ که‌ منتظر ایشان‌ بودند تا ایشان‌ را به‌ زعم‌ خود بکشند و پاشیدن‌ خاک‌ بر سرآنان‌ و در نتیجه‌ ندیدن‌ آنها ایشان‌ را.

14 ـ شکایت‌ شتر نزد ایشان‌ و تواضع‌ آن‌ در برابر ایشان‌ در حالی‌که‌ اصحابشان‌ نیز حاضر بودند.

15 ـ دعوت‌ ایشان‌ از دو درخت‌ که‌ نزد ایشان‌ بیایند و آمدن‌ هر دو درخت‌ و یکجا شدن‌ آنها، سپس‌ دستوردادن‌ ایشان‌ به‌ رفتن‌ آن‌ دو درخت‌ و رفتن‌ آنها.

16 ـ آن‌ حضرتص بیشتر میانه‌ بالا بودند ولی‌ چون‌ با قد بلندان‌ راه‌ می‌رفتند، ازآنها بلندتر دیده‌ می‌شدند.

17 ـ آن‌ حضرتص نصاری‌ را دعوت‌ به‌ مباهله‌ کردند و خبردادند که‌ اگر آنان‌ مباهله‌ کنند، همگی‌ نابود می‌شوند و نصاری‌ با اطمینان‌ از صحت‌ سخن‌ آن ‌حضرتص، حاضر به‌ مباهله‌ نشدند ـ که‌ قرآن‌ کریم‌ نیز شاهد این‌ خبر است‌.

18 ـ خبر دادن‌ ایشان‌ از این‌که‌ خود کشنده‌ ابی‌بن‌خلف‌جمحی‌ خواهند بود ـ و چنان‌ شد زیرا آن‌ حضرتص در روز احد اندک‌ خدشه‌ای‌ بر او وارد کردند ـ که ‌بر اثر آن‌ هلاک‌ گشت‌.

19 ـ سخن‌ گفتن‌ بازوی‌ مسموم‌ گوسفند با ایشان‌ ـ که‌ من‌ را به‌ سم‌ آلوده‌ اند و از من‌ تناول‌ نکنید.

20 ـ آن‌ حضرتص در روز بدر به‌ اصحابشان‌ خبر دادند که‌ قتلگاه‌ رهبران‌ قریش ‌در کجا و کجا از میدان‌ بدر خواهد بود و چنان‌ شد که‌ فرموده‌ بوند.

21 ـ آن‌ حضرتص خبردادند که‌ گروه‌هایی‌ از امت‌ ایشان‌ در دریا به‌ جنگ ‌دشمن‌ خواهند رفت‌ و به‌ ام‌ حرام‌ بنت‌ ملحان‌ گفتند: تو نیز از آنان‌ هستی‌ و او نیز از ایشان‌ گردید.

22 ـ زمین‌ برای‌ آن‌ حضرتص درهم‌ پیچانده‌ شد به‌طوری‌ که‌ مشارق‌ و مغارب ‌آن‌ را دیدند و خبردادند که‌ فرمانروایی‌ امتشان‌ به‌ آن‌ محدوده‌ها که‌ دیده‌ بودند، خواهد رسید ـ و چنان‌ شد زیرا فرمانروایی‌ امت‌ ایشان‌ از اول‌ مشرق‌ تا بلاد سند وترک‌ و تا آخر مغرب‌ به‌ اقیانوس‌ اطلس‌ و سرزمین‌ بربر رسید، اما فرمانروایی‌ آنها در جنوب‌ و شمال‌ به‌ مانند مشرق‌ و مغرب‌، گسترده‌ نشد.

23 ـ به‌ فاطمه‌ دختر خود ـ رضی‌الله عنها ـ خبر دادند که‌ او اولین‌ فرد از اعضای‌ خانواده‌ ایشان‌ خواهد بود که‌ بعد از درگذشت‌شان‌ به‌ ایشان‌ ملحق‌ خواهد شد ـ و چنان‌ شد.

24 ـ به‌ همسران‌ خویش‌ خبردادند که‌ آن‌ کسی‌ که‌ در انفاق‌ از دیگران‌ دراز دست‌تر است‌، زودتر به‌ ایشان‌ ملحق‌ خواهد شد و زینب‌ بنت‌ جحش‌ که‌ در صدقه‌ دادن ‌دستی‌ درازتر داشت‌، اولین‌ همسر ایشان‌ بود که‌ بعد از درگذشت‌ ایشان‌ به‌ ایشان ‌پیوست‌.

25 ـ پستان‌ گوسفندی‌ را مسح‌ کردند و بر اثر آن‌، پستان‌ خشکیده‌ آن‌ لبریز از شیر شد، که‌ همین‌ معجزه‌ سبب‌ اسلام‌ عبدالله بن‌مسعودt گردید. بار دیگر در خیمه‌ ام‌ معبد خزاعی‌ چنین‌ معجزه‌ای‌ از ایشان‌ روی‌ داد.

26 ـ در روز خیبر بر چشمان‌ علی‌t که‌ ناراحتی‌ داشت‌، از آب‌ دهان‌ خود مالیدند و چشمان‌ وی‌ در دم‌ شفا یافت‌ و بعد از آن‌ دیگر هرگز او به‌ چشم‌ درد مبتلا نشد و پرچم‌ را به‌ او دادند و فرمودند: جز فاتحانه‌ برنمی‌ گردد ـ و چنان‌ شد.

27 ـ اصحاب‌y، تسبیح‌ گفتن‌ غذا را در میان‌ دستان‌ آن‌ حضرتص می‌شنیدند.

28 ـ حکم‌بن‌ابی‌العاص‌، از روی‌ استهزا راه‌ رفتن‌ رسول‌ اکرمص را تقلید کرد، فرمودند: همچنان‌ باش‌! و تا مرد، بدنش‌ مرتعش‌ بود».

http://eslahe.com

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ شهریور ۹۶ ، ۲۱:۱۴
111 111